کبوتربازی نوعی فلسفه‌ورزی است

هلن مک‌دونالد، نویسندۀ برجستۀ طبیعت‌گرا، از کتابی پربار و لذت‌بخش دربارۀ پرنده‌ای دلربا می‌گوید.

هلن مک‌دونالد، تایمز لیترری ساپلمنت — ده‌سال پیش، برای دیدن پسری که آن روزها با او دوست بودم، وارد یک باشگاه کبوترهای مسابقه‌ای شدم. دوستم در خانه‌ای ویلایی در یکی از مزارع ناحیۀ میدلند انگلستان زندگی می‌کرد و جَلدی داشت پر از کبوترهای جانسن، نژادی از کبوترهای مسابقه‌ای به‌رنگ آبی راه‌راه شبیه کبوترهای شهری‌ای که زمان زیادی را در باشگاه گذرانده بودند. او را در یک خانۀ سیار پورتاکابین دیدم، در نقطه‌ای که فکر می‌کنم محل صید ماهی کپور در وسط زمستان بود. توده‌های درختان خیس توسکا همه‌جا به چشم می‌خوردند و باد شرقی نیرومند کابین را با هر وزش به این سو و آن سو تکان می‌داد. در داخل کابین، شعلۀ گاز کپسولی هیس‌هیس می‌کرد، شیشه‌ها را بخار گرفته بود و جمعی از مردان روی صندلی‌های پلاستیکی نشسته بودند. به‌جز دوست من، بقیه همگی بالای پنجاه سال سن داشتند. جلیقه‌های ماهی‌گیریِ بادکرده، گرمکن ورزشی و کاپشن چرمی با نشان کبوتر به تن داشتند، روی بدنشان خالکوبی کرده بودند و با شرح و تفصیل از رژیم‌های تغذیه، جهت‌‌ وزش باد، نقطۀ رهایی و تمرین پرواز در جادۀ شمالی حرف می‌زدند. زخم‌های کهنه هنوز با مرهم کینه‌جویی التیام نیافته بود، زخم‌هایی که بیشترش در اثر عشق منحرفانۀ حامیان پرندگان به بازهای خونخوار و کشنده سر برآورده بود و من در تمام این مدت دم فرو بسته بودم. مسحور حرف‌های دیگران شده بودم و تنها کاری که از دستم برمی‌آمد این بود که آرزو کنم کاش کبوتر بودم. در این صورت، مردان آن اتاق را بیشتر مجذوب خود می‌کردم.

IHF001
عکاس: پیرپائولو فِراری.

عشق به کبوترها منطقی است. کبوترها پرندگانی بسیار جذابند. با اینکه حدود ۳۰۰ گونۀ وحشی از این نوع پرنده وجود دارد، کهن‌ترین و ماندگارترین رابطۀ انسان‌ها فقط با یک گونۀ خاص بوده است: کبوتر چاهی با نام علمی «کلمبیا لیویا»(Columba livia). این پرندۀ سیاه، آبی و سفید که روی صخره‌ها لانه می‌کند نیای کبوترهای شهری ما نیز محسوب می‌شود. کبوتر، که برای اولین بار به‌دست سومری‌ها اهلی شد، اکنون به‌اندازۀ هر بنای معماری یا هر گلدان منقشی، نوعی میراث فرهنگی به شمار می‌آید. در طول هزاران سال ما انسان‌ها شکلِ بدنِ این پرنده را از طریق زادگیری گزینشی تغییر داده‌ایم. ما کبوترهای چاهی را به گونه‌های بی‌شماری تبدیل کرده‌ایم، از گونه‌های بزرگِ بی‌پرواز گرفته تا جانوران استخوانی با چینه‌دان‌های بزرگ گواترمانند. منقارشان را درازتر یا کوتاه‌تر کرده‌ایم و به ‌آن‌ها غبغبک‌های پهن داده‌ایم، همچنین بال‌های فردار و تورمانند، دم‌هایی با چهل‌پر به‌جای دوازده پر معمولی، پاهای پردار و حلقه‌هایی تنگ از پر دور گردنشان که چشمانشان را می‌پوشاند. رفتارشان را نیز عوض کرده‌ایم؛ کبوترهای میگسار(Tippler) را پرورش داده‌ایم که با اندکی تفاوت ژنتیکی در هوا پشتک می‌زنند؛ پرنده‌هایی پراستقامت و بلندپرواز تولید کرده‌ایم که ساختار ژنتیکی‌شان باعث می‌شود یک روز یا حتی بیشتر در هوا باشند و، مشهورتر از همه، کبوترهای مسابقه‌ای خلق کرده‌ایم، قهرمانان استقامت که اکنون می‌توانند تا مسافت ۷۰۰ مایل را بدون‌توقف از نقطۀ رهایی تا محل نگهداریشان، یعنی جایی که خانه و آشیانۀ خود می‌دانند، پرواز کنند.

ادامه‌ی خواندن… “کبوتربازی نوعی فلسفه‌ورزی است”

جستار کوتاهی در باب فرهنگ کبوترداری در ایران

به قلم: محسن صادقی.

کبوتر و کبوترداری از دیرباز جایگاه والایی در جامعه و فرهنگ ما داشته است؛ به طوری که اگر کمی با کنجکاوی و موشکافانه به عقبه‌ی آن در یکصد سال اخیر بنگریم نتایج جالبی به دست خواهیم آورد؛ که البته شرح آن خود نیازمند فرصتی مناسب و مطلبی جدای از این جستار کوتاه است. ولی شوربختانه اگر با نگاهی به دور از تعصب به آن بنگریم، در سال‌های اخیر همچون دیگر مسائل فرهنگی، در مورد کبوترداری هم جز پسرفت، اندوخته‌ای در دست نداریم.
پرسش و پاسخ زیر بریده‌ای است از مصاحبه‌ی آقای هری شانون (Harry Shannon) که با ۲۲ ساعت و ۵ دقیقه در سال ۱۹۹۵، رکورددار پرواز کبوتر تیپلر در دنیا هستند. بیایید اولین پرسشی که از آقای شانون شده و پاسخی که ایشان دادند را ببینیم:

– How long have you had pigeons and in particular Tipplers? Why Tipplers?

Harry Shannon: I started in my early teens. First competition was August 1950 with young birds in North Ireland. Tipplers flew 3 hours, 30 minutes.

در پرسش نخست و آغازینِ مصاحبه از ایشان پرسیده شده که چندوقت است که کبوتر دارید، به ویژه تیپلر و چرا تیپلر را انتخاب کردید؟
آقای شانون در پاسخ گفتند که از سال‌های آغازین نوجوانی پرورش کبوتر را آغاز کردند؛ و نکته‌ی جالب اینجاست که نخستین بار در سال ۱۹۵۰ در مسابقات تیپلر شرکت کردند و در آن مسابقه رکوردشان ۳ ساعت و ۳۰ دقیقه بوده است! سال ۱۹۵۰ یعنی دقیقاً چهل‌وپنج سال قبل از اینکه ایشان رکورد جهانی را ثبت کنند. ببینید نتیجه‌ی چهل‌وپنج سال کوشش و تلاش و رنج چه بوده و چه شده است.

کبوتران آقای هری شانون که در تاریخ ۱۹۹۵/۰۵/۲۱ رکورد جهانی مسابقات کبوتران تیپلر را با ۲۲ ساعت و ۵ دقیقه به ثبت رساندند.

ادامه‌ی خواندن… “جستار کوتاهی در باب فرهنگ کبوترداری در ایران”

بیانیه‌ی جهانی حقوق حیوانات

این تفکر که حیوانات در مقایسه با انسان‌ها «پست‌تر» هستند و صرفاً به این دلیل که چون آن‌ها با پر یا پشم زاده شده‌اند ما می‌توانیم از آن‌ها استفاده کنیم، تعصبی غیر معقول و ناعادلانه در برابر سایر گونه‌ها است. بد نیست بدانید پنجاه سال پس از تصویب «اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر (UDHR)» در مجمع عمومی سازمان ملل متحد (در سال ۱۹۴۸) حامیان حقوق حیوانات دهم دسامبر ۱۹۹۸ را برای اولین بار به عنوان «روز جهانی حقوق حیوانات» اعلام کردند. در واقع بیانیه‌ی جهانی حقوق حیوانات (Animal rights) رسماً در تاریخ ۱۵ اکتبر ۱۹۷۸ در شورای مرکزی یونسکو در شهر پاریس اعلام شد. مفاد این بیانیه از سوی اتحادیه‌ی بین المللی حقوق حیوانات در سال ۱۹۸۹ مورد تجدید نظر قرار گرفت و در سال ۱۹۹۰ به رئیس مجمع عمومی یونسکو تسلیم و در همان سال انتشار یافت.

با توجه به منشاء یکسان زندگی تمامی موجودات که ریشه‌ی مشترک داشته و در مسیر سیر تکامل متنوع گشته‌اند و با توجه به اینکه تمام موجودات زنده دارای حق طبیعی هستند، هر حیوانی با سیستم عصبی، از حقوق ویژه‌ای برخوردار است. قطعاً نقض قوانین و حتی بی‌خبری محض از این حقوق طبیعی، فجایع عظیمی نسبت به تخریب طبیعت انجام شده و همواره آدمیان به سمت ارتکاب به انواع خشونت‌ها نسبت به حیوانات سوق داده می‌شوند. باید توجه داشت که هم‌زیستی گونه‌ها برای انسان نشانه‌ای است تا حق زندگی کردن دیگر گونه‌های حیوانات را به رسمیت بشناسد. قطعاً احترام گذاشتن انسان به حیوانات، جدا از احترام گذاشتن انسان‌ها به یکدیگر نخواهد بود.
بدین‌وسیله اعلان می‌گردد که:

ادامه‌ی خواندن… “بیانیه‌ی جهانی حقوق حیوانات”

چرا کبوترهای‌مان را کبک نمی‌کنیم؟

به قلم: حمید ضیا.

با آغاز فصل بهار خیلی از بزرگان کبوترپرانی و مسابقه، در روزهای آتی به کبک کردن کبوترها مشغول می‌شوند. کاری که سنت دیرینه در کبوترپرانی سنتی، چه ایرانی، چه پاکستانی بوده است. قبل از هرچیز به دلایل این کار می‌پردازیم تا بتوانیم بهتر به موضوع نگاه کرده و نتیجه‌ای منطقی به دور از احساسات و جانبداری بگیریم. البته ناگفته نماند همان‌طور که بارها اذعان کرده‌ایم، هر فردی شیوه و روش خود را‌ در کبوترپرانی دارد و هیچ روشی درست مطلق یا غلط مطلق نیست. این روش‌ها تا زمانی که حیوان آزاری محسوب نشوند کاملاً سلیقه‌ای هستند و درست می‌باشند.

حال به دلایل کبک کردن می‌پردازیم. گفته می‌شود: کبوتر را کبک ‌می‌کنیم تا پرهای سالم، تازه و قوی در بیاورد و در پرش به مشکل برنخورد. یا اینکه اگر کبک نکنیم در تیرماه وسط مسابقات و گرو به لک می‌روند. این دو دلیل اصلی کبک کردن است. پس ما اگر بتوانیم خلاف این دو را ثابت کنیم احتیاجی به کبک کردن نداریم. یعنی همان برهان خلف.

کبوترهای یک کبوترپران متخصص اصولاً بعد از پرش تیر ماه به گنجه‌ها برگشته و به لک (پرریزی سالانه) می‌روند و پرهایی نو در می‌آورند. این پرهای قوی به مدت یک سال یار کبوترها هستند. کبوتری که تا خرداد سال بعد در گنجه و خانه تور محصور است، اگر در شرایط درست و بهداشتی نگه‌داری شود دلیلی برای خراب شدن پرهایش وجود ندارد‌. کبوترداری که پرهای کبوترانش کثیف شده یا می‌شکنند، یا باید در سیستم نگه‌داری‌اش تجدید نظر کرده و یا کبوترهایش را کم کند. با این تفاسیر، در فصل بهار به راحتی می‌تواند پرها را بررسی کرده و فقط پرهای خراب یا کثیف را بکشد. 

مورد بعدی ترس از رفتن به لک در دوران مسابقه است، یعنی همان تیر ماه. نقش تغذیه در پَرسازی و پَرریزی بر کسی پوشیده نیست. تغذیه‌ی سیستم سنتی چند ایراد مهم دارد. اولأ از زمانی که پرش و استرس شروع می‌گردد اکثر کبوترداران به ارزن خالی روی می‌آورند؛ ارزن خالی یعنی تغییر ناگهانی در رژیم غذایی. این تغییر ناگهانی کبوتر را بعد از مدتی به لک می‌برد. مسلماً کبوتری که به او لک مصنوعی (کبکی) داده نشده در این زمان به لک می‌رود. پس اگر ما تغذیه را عوض نکنیم کبوترها مثل همه پرندگان بعد از تیر به لک می‌روند. از طرفی «جویِ کامل» در اکثر سبدهای غذایی جای به سزایی ندارد. در صورتی که جو باید غذای اصلی کبوتر پرشی باشد. کبوتری که به جو عادت دارد دارای پرهایی قوی و مستحکم است و بر خلاف نظر قدیمی که می‌گوید جو کبوتر را به لک می‌برد، اصلاً اینطور نیست. بله، اگر به طور ناگهانی به جو روی بیاوریم کبوترهای‌مان را به لک می‌بریم. اما کبوتری که جوخور است مثل بقیه‌ی پرندگان بعد از تیر ماه به لک می‌رود. ایراد بعدیِ تغذیه سنتی ناقص بودن آن است. کبوتر برای ساختن و نگه‌داری پرها احتیاج به انواع و اقسام دان‌ها دارد. جو، گندم، قره ماش، ارزن و ذرت خوب هستند اما کافی نیستند. تغذیه باید کامل باشد.

ادامه‌ی خواندن… “چرا کبوترهای‌مان را کبک نمی‌کنیم؟”

مقدمه‌ای بر اصلاح و ارتقاء ژنتیکی‌ کبوتر

به قلم: مجید ز.

دوستان عزیز!

در باره‌ی طرز و نحوه‌‌ی تلفیق‌کردن و فواید و مضرات آن، چیزی که به نظر من نقش محوری در این کار دارد، شناخت دقیق از نژادهایی است که قرار است تلفیق بشوند. یعنی کسی اگر می‌خواهد تیپلر انگلیسی را برای مثال با کبوتر تهرانی تن کند، باید اول مشخصات ظاهری و خصوصیات اخلاقی و پرشی این حیوان را به‌خوبی بشناسد. من خیلی خوب می‌دانم که این کار جواب نمی‌دهد و چیزی از آب در می‌آید مثل شتر-گاو-پلنگ که نه ساعت پرواز تیپلر را می‌آورد، نه ظاهر و بلندپروازی و سو و  شعور کبوتر ایرانی را دارد. دوستان هم لابد به همین نتیجه در آینده خواهند رسید.
چیزی که در ایران به آن کم‌توجهی می‌شود (ما هم وقتی در ایران بودیم توجه نمی‌کردیم) تغذیه‌ی صحیح کبوتر است. در ژاپن با بهبود تغذیه، ظرف نیم قرن قد متوسط مردم را یازده سانتی‌متر بلندتر کردند. یعنی در این حد موضوع شناخت از تغذیه اهمیت دارد.
آن‌طور که از قرائن پیداست، تغذیه در ایران، هم‌چنان همان حالت سنتی خودش را دارد، هر چند بعضی با درک به‌روز از موضوع، در صدد بهبود آن برآمده‌اند. در گروها شرط این است که کبوتر در گرماگرم تیرماه، با خوردن فقط ارزن ساعت بیاورد! توجهی نمی‌شود که برای ساعت بالا، مکانیزم و متابولیسم بدن کبوتر به چه سوختی احتیاج دارد. توجه نمی‌شود که نوع تغذیه برای هر موجود زنده‌ای تعیین‌کننده است. بعضی‌ها حتا آب‌تنی کبوتر را قبل از مسابقه قدغن می‌کنند، انگار قرار است به حیوان شکنجه بدهند! انگشت پایش را می‌برند یا دماغش را برمی‌دارند که به‌اصطلاح نشان بگذارند، تو گویی این پرنده اسیر دست عده‌ای حیوان‌آزار است. دنیای کبوتربازی امروز، با مطالعات وسیع و کار شبانه‌روزی که روی آن می‌شود، دنیای این‌جور حرکات زننده نیست.
گرفتاری این‌جاست که بعضی از میدان‌داران و معرکه‌گردانان در وبلاگ‌های کبوتر، خود مبلغین جدی این‌جور حرکات هستند و حتا قطع‌کردن انگشت کبوتر را آموزش می‌دهند… که جای تاسف دارد!

ادامه‌ی خواندن… “مقدمه‌ای بر اصلاح و ارتقاء ژنتیکی‌ کبوتر”